اگر مرد تقاضای طلاق کند مهریه تعلق میگیرد

بله، اگر مرد تقاضای طلاق کند، مهریه به زن تعلق می گیرد. مهریه یکی از حقوق مالی بنیادی و شرعی زن در عقد دائم است که به محض وقوع عقد، زن مالک آن می شود و مطالبه آن در زمان طلاق، صرف نظر از اینکه چه کسی خواهان جدایی باشد، قانونی است. این حق در نظام حقوقی ایران تحت هیچ شرایطی، مگر با اراده و بخشش خود زن، ساقط نمی شود. بنابراین، تقاضای طلاق از سوی مرد، به معنای اسقاط یا کاهش حق مهریه زن نیست و دادگاه پیش از ثبت رسمی طلاق، وضعیت مهریه و سایر حقوق مالی زوجه را تعیین تکلیف خواهد کرد. حتی در صورت عدم تمکین زن یا اثبات برخی تخلفات، اصل مهریه همچنان پابرجاست.

فرآیند طلاق، چه از سوی مرد درخواست شود و چه از سوی زن، همواره با چالش ها و سوالات حقوقی متعددی همراه است. یکی از مهم ترین این پرسش ها، به وضعیت مهریه و سایر حقوق مالی زن باز می گردد. ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی به مرد حق طلاق داده است، اما این حق مطلق نیست و مرد برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن، ملزم به رعایت تشریفات قانونی و پرداخت حقوق مالی زن است. این مقاله به بررسی جامع و دقیق این موضوع می پردازد که در صورت تقاضای طلاق از سوی مرد، چه سرنوشتی در انتظار مهریه و دیگر حقوق مالی زن خواهد بود و مردان متقاضی طلاق و زنانی که با این شرایط روبرو هستند، باید چه انتظاراتی داشته باشند و چه مراحلی را طی کنند.

مهریه، حقی مسلم برای زن در هر شرایطی

مهریه، که به آن صداق نیز گفته می شود، هدیه ای است که مرد به هنگام ازدواج به زن می دهد. این حق نه تنها ریشه در شرع اسلام دارد، بلکه در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت به رسمیت شناخته شده است. به محض جاری شدن صیغه عقد، زن مالک مهریه می شود و می تواند هرگونه تصرفی که بخواهد در آن انجام دهد. این مالکیت، مستقل از وقوع یا عدم وقوع نزدیکی، ادامه یا عدم ادامه زندگی مشترک و حتی درخواست طلاق از سوی هر یک از زوجین است.

مبانی قانونی مهریه در طلاق از طرف مرد

قانونگذار ایرانی، با هدف حمایت از حقوق مالی زن، تدابیر مشخصی برای اطمینان از پرداخت مهریه و سایر حقوق وی در نظر گرفته است:

1. ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی بیان می دارد: به مجرد عقد، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. این ماده اساس حق مالکیت زن بر مهریه را تشکیل می دهد.
2. اگر مرد تصمیم به طلاق بگیرد، طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق با اوست. اما این حق مطلق نیست و اجرای آن منوط به تعیین تکلیف تمامی حقوق مالی زن از جمله مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت و در صورت وجود، شرط تنصیف دارایی است.
3. تبصره ۳ ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق به صراحت تکلیف می کند که ثبت طلاق بدون پرداخت یا تعیین تکلیف قطعی تمامی حقوق مالی زوجه امکان پذیر نخواهد بود. این یعنی دادگاه نمی تواند حکمی مبنی بر ثبت طلاق صادر کند، مگر آنکه تکلیف مهریه و سایر مطالبات مالی زن مشخص شده باشد.

این مقررات نشان می دهد که حق طلاق مرد، به هیچ وجه به معنای عدم پرداخت مهریه نیست. بلکه مرد ملزم است قبل از ثبت طلاق یا همزمان با آن، مهریه را پرداخت کند یا در صورت عدم توانایی، از دادگاه تقاضای اعسار و تقسیط نماید.

انواع مهریه و شرایط پرداخت آن در طلاق از جانب زوج

مهریه، با توجه به چگونگی زمان و شیوه پرداخت، به دو نوع اصلی عندالمطالبه و عندالاستطاعه تقسیم می شود. هر یک از این انواع، شرایط متفاوتی برای مطالبه و پرداخت در فرآیند طلاق از طرف مرد دارند.

مهریه عندالمطالبه در طلاق از طرف مرد

مهریه عندالمطالبه، همان طور که از نامش پیداست، مهریه ای است که زن هر زمان بخواهد، می تواند آن را از مرد طلب کند. در این نوع مهریه، مرد موظف است به محض مطالبه زن، مهریه را به او بپردازد و نیازی به اثبات توانایی مالی مرد از سوی زن نیست.

• تعریف: مهریه ای که در زمان عقد تعیین شده و زن می تواند در هر لحظه آن را مطالبه کند.
• نحوه پرداخت در طلاق از طرف مرد: اگر مرد درخواست طلاق دهد و مهریه زن عندالمطالبه باشد، مرد موظف است تمامی مبلغ مهریه را قبل از ثبت طلاق یا همزمان با آن به زن بپردازد. در صورتی که مرد توانایی پرداخت یکجا را نداشته باشد، باید به دادگاه دادخواست اعسار (ناتوانی از پرداخت دفعی) ارائه کند. دادگاه پس از بررسی وضعیت مالی مرد، در صورت احراز اعسار، حکم به تقسیط مهریه می دهد. این فرآیند به مرد امکان می دهد تا مهریه را در اقساط مشخص و در طول زمان بپردازد، اما اصل تعهد به پرداخت از بین نمی رود.

مهریه عندالاستطاعه در طلاق به درخواست زوج

مهریه عندالاستطاعه، نوعی از مهریه است که پرداخت آن منوط به اثبات تمکن مالی مرد از سوی زن است. در این حالت، زن برای دریافت مهریه خود، باید به دادگاه ثابت کند که مرد توانایی مالی پرداخت مهریه را دارد.

• تعریف: مهریه ای که پرداخت آن مشروط به استطاعت مالی مرد (توانایی پرداخت) است و اثبات این استطاعت بر عهده زوجه است.
• نحوه پرداخت در طلاق از طرف مرد: در صورتی که مرد تقاضای طلاق کند و مهریه زن عندالاستطاعه باشد، زن باید در دادگاه تمکن مالی مرد را به اثبات برساند. این اثبات می تواند از طریق معرفی اموال، دارایی ها، حقوق و مزایا و هر نوع منبع درآمدی باشد که نشان دهنده توانایی مرد برای پرداخت مهریه است. پس از اثبات استطاعت، دادگاه حکم به پرداخت مهریه (یکجا یا تقسیط، بسته به شرایط) صادر خواهد کرد. در این نوع مهریه، بار اثبات بر دوش زن است و مرد تا زمانی که استطاعت او اثبات نشده، ملزم به پرداخت نیست.

توجه به تفاوت این دو نوع مهریه برای هر دو طرف طلاق (مرد متقاضی و زن) بسیار حیاتی است، زیرا هر یک رویه حقوقی خاص خود را برای مطالبه و پرداخت دارند.

بررسی موارد ویژه: مهریه زن باکره، ناشزه و طلاق غیابی از طرف مرد

در فرآیند طلاق از سوی مرد، علاوه بر نوع مهریه، وضعیت خاص زن نیز می تواند بر میزان و نحوه پرداخت مهریه تأثیرگذار باشد. در ادامه به سه وضعیت رایج می پردازیم.

مهریه زن باکره (دوشیزه) در طلاق از طرف مرد

یکی از مهم ترین تفاوت ها در میزان مهریه، به وضعیت باکره بودن یا دوشیزه بودن زن در زمان طلاق بازمی گردد. این مسئله به طور خاص در قانون مدنی مورد توجه قرار گرفته است.

• قانون: طبق ماده ۱۰۸۷ قانون مدنی، اگر عقد نکاح دائم بین زوجین واقع شده باشد و نزدیکی واقع نشده باشد و مرد قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.
• توضیح: اگر مردی همسر باکره خود را (به دلیل عدم وقوع نزدیکی) طلاق دهد، تنها نصف مهریه تعیین شده در عقدنامه به او تعلق می گیرد. تشخیص باکره بودن زن توسط پزشکی قانونی و با دستور دادگاه انجام می شود. باید توجه داشت که این حکم صرفاً مربوط به عدم نزدیکی است، نه لزوماً باکره بودن از نظر فیزیکی در صورتی که نزدیکی به هر دلیلی واقع نشده باشد. بنابراین، حتی اگر زن به دلیل حوادثی پیش از ازدواج باکره نباشد اما نزدیکی با زوج صورت نگرفته باشد، این قانون همچنان اعمال می شود.

مهریه زن ناشزه (عدم تمکین) در طلاق از طرف مرد

نشوز یا عدم تمکین زن، به معنای کوتاهی در انجام وظایف زناشویی است. این وضعیت حقوقی، تأثیرات خاص خود را بر برخی حقوق مالی زن دارد، اما مهریه یکی از آنها نیست.

• توضیح: برخلاف تصور رایج، نشوز یا عدم تمکین زن، به هیچ وجه موجب سقوط حق مهریه او نمی شود. مهریه حقی است که به محض عقد به زن تعلق می گیرد و هیچ ارتباطی به تمکین یا عدم تمکین ندارد. تنها حقی که زن ناشزه از آن محروم می شود، نفقه است.
• نکته مهم: حتی اگر مرد بتواند در دادگاه ثابت کند که همسرش تمکین خاص (رابطه زناشویی) ندارد یا تمکین عام (سکونت در منزل مشترک و ایفای وظایف همسری) را رعایت نمی کند، مهریه او همچنان باید پرداخت شود و مرد نمی تواند به بهانه نشوز زن، از پرداخت مهریه خودداری کند.

طلاق غیابی از طرف مرد و وضعیت مهریه

گاهی اوقات زن در دادگاه حضور پیدا نمی کند یا محل سکونت او نامعلوم است. در چنین شرایطی، طلاق به صورت غیابی انجام می گیرد، اما این وضعیت نیز تأثیری بر حقوق مالی زن ندارد.

• توضیح: حتی در طلاق غیابی که مرد درخواست آن را داده است، دادگاه موظف است تمامی حقوق مالی زوجه، شامل مهریه، نفقه ایام عده (در صورت استحقاق) و اجرت المثل را به طور کامل تعیین تکلیف کند. عدم حضور زن در جلسات دادگاه یا بی اطلاعی او از روند طلاق، به هیچ وجه باعث از بین رفتن حقوق مالی اش نخواهد شد. پس از صدور حکم غیابی، زن حق دارد به آن اعتراض کند و در صورت لزوم، حقوق خود را مطالبه نماید.

طلاق در دوران عقد (پیش از عروسی) و مهریه

اگر طلاق در دوران عقد و پیش از آغاز زندگی مشترک رخ دهد، وضعیت مهریه تقریباً مشابه وضعیت زن باکره است.

• تاکید: اگر نزدیکی بین زوجین واقع نشده باشد، همانند مورد زن باکره، تنها نصف مهریه به زن تعلق می گیرد.
• تفاوتی ندارد: به جز در مورد نصف شدن مهریه در صورت عدم نزدیکی، در سایر جنبه ها، طلاق در دوران عقد تفاوتی با طلاق پس از شروع زندگی مشترک ندارد و مرد همچنان ملزم به تعیین تکلیف و پرداخت حقوق مالی زن است.

اعسار مهریه در طلاق به درخواست زوج و تقسیط آن

یکی از نگرانی های اصلی مردانی که قصد تقاضای طلاق را دارند، توانایی پرداخت یکجای مهریه است. قانون برای این دسته از افراد، راهکار «اعسار» و «تقسیط مهریه» را پیش بینی کرده است.

حق اعسار مرد و فرآیند آن

اعسار به معنای ناتوانی مالی فرد در پرداخت بدهی های خود به صورت یکجا و دفعی است. در مورد مهریه، این حق به مردان اجازه می دهد تا در صورت عدم توانایی پرداخت کل مهریه به صورت نقدی، از دادگاه درخواست تقسیط کنند.

• توضیح: اگر مرد توانایی پرداخت یکجای مهریه را ندارد، می تواند همزمان با دادخواست طلاق یا پس از آن، دادخواست اعسار از پرداخت دفعی مهریه را به دادگاه خانواده تقدیم کند. این حق در طلاق از طرف مرد نیز پابرجاست و درخواست طلاق از سوی مرد، این حق را از او سلب نمی کند.
• فرآیند: دادگاه پس از دریافت دادخواست اعسار، به بررسی وضعیت مالی مرد می پردازد. این بررسی شامل موارد زیر است:
  • تحقیق محلی: در مورد اموال، دارایی ها، شغل و میزان درآمد مرد.
  • استماع شهادت شهود: مرد باید حداقل دو شاهد معتبر که از وضعیت مالی او آگاه هستند، به دادگاه معرفی کند تا شهادت دهند که او قادر به پرداخت یکجای مهریه نیست.
  • بررسی لیست اموال: مرد باید لیستی از تمامی اموال منقول و غیرمنقول خود را به همراه دادخواست اعسار ارائه دهد.
• حکم دادگاه: پس از بررسی های لازم، اگر اعسار مرد برای دادگاه محرز شود، حکم به تقسیط مهریه صادر می کند. در این حکم، معمولاً مبلغی به عنوان پیش پرداخت (پیشه) و سپس اقساط ماهانه مشخص می شود که مرد موظف به پرداخت آن است.

ضمانت های اجرایی عدم پرداخت اقساط مهریه

قانونگذار برای تضمین پرداخت اقساط مهریه و حمایت از حقوق زن، ضمانت های اجرایی مختلفی را در نظر گرفته است:

• توقیف اموال: در صورتی که مرد از پرداخت اقساط خودداری کند، زن می تواند از طریق دادگاه یا اجرای ثبت، درخواست توقیف اموال مرد را بدهد. البته اموالی که جزء مستثنیات دین محسوب می شوند (مانند منزل مسکونی مورد نیاز، اثاثیه ضروری زندگی، ابزار و وسایل کسب و کار، مواد خوراکی و پوشاک مورد نیاز) قابل توقیف نیستند.
• حکم جلب: اگر مبلغ مهریه (تا سقف ۱۱۰ سکه بهار آزادی) تقسیط شده باشد و مرد از پرداخت اقساط خودداری کند، زن می تواند با مراجعه به دادگاه، حکم جلب مرد را تا زمان پرداخت مهریه یا اعسار مجدد، درخواست کند. برای مهریه های بالای ۱۱۰ سکه، حکم جلب صادر نمی شود، اما زن می تواند اموال مرد را توقیف کند.
• خروج از وضعیت تقسیط: اگر مرد برای مدتی مشخص (مثلاً سه قسط متوالی) از پرداخت اقساط مهریه خودداری کند، حکم اعسار می تواند لغو شود. در این صورت، مرد ملزم به پرداخت یکجای باقی مانده مهریه خواهد بود و تمامی اقساط معوقه به صورت یکجا مطالبه می شود.

تعدیل اقساط مهریه و شرایط آن

وضعیت مالی افراد ممکن است در طول زمان تغییر کند. به همین دلیل، قانون امکان تعدیل اقساط مهریه را پیش بینی کرده است:

• درخواست تعدیل: هر یک از طرفین (زن یا مرد) می توانند در صورت تغییر فاحش در وضعیت مالی مرد (افزایش یا کاهش درآمد، از دست دادن شغل، ورشکستگی یا برعکس، کسب ثروت) از دادگاه درخواست تعدیل اقساط مهریه را داشته باشند.
• بررسی مجدد: دادگاه با بررسی شرایط جدید و شواهد و مدارک ارائه شده، می تواند میزان اقساط را کاهش یا افزایش دهد. این فرآیند به اطمینان از عدالت در پرداخت و دریافت مهریه کمک می کند.

مهریه عندالمطالبه، به محض عقد قابل مطالبه است و مرد موظف به پرداخت آن است. در مقابل، پرداخت مهریه عندالاستطاعه مشروط به اثبات توانایی مالی مرد از سوی زن است. در هر دو حالت، اگر مرد توانایی پرداخت یکجا را نداشته باشد، می تواند دادخواست اعسار بدهد و مهریه را تقسیط کند، اما این به معنای نادیده گرفتن حق زن نیست و ضمانت های اجرایی قانونی برای پرداخت اقساط وجود دارد.

حقوق مالی تکمیلی زوجه: نفقه، اجرت المثل، نحله و تنصیف دارایی در طلاق از طرف مرد

در کنار مهریه، زن در فرآیند طلاق از طرف مرد، از حقوق مالی دیگری نیز برخوردار است که دادگاه موظف به تعیین تکلیف آنها پیش از ثبت طلاق است. آگاهی از این حقوق برای هر دو طرف اهمیت زیادی دارد.

نفقه در طلاق از طرف مرد

نفقه، هزینه های لازم برای گذران زندگی زن است که شامل مسکن، خوراک، پوشاک، اثاثیه منزل و هزینه درمان می شود.

• تعریف و شرایط: نفقه به زن تمکین کننده تعلق می گیرد. یعنی زنی که وظایف زناشویی خود را انجام داده و در منزل مشترک سکونت دارد.
• مدت پرداخت: در طلاق از طرف مرد، مرد موظف به پرداخت نفقه ایام گذشته (در صورت عدم پرداخت قبلی) و همچنین نفقه دوران عده است. عده طلاق برای زنانی که یائسه یا باکره نیستند، معمولاً سه طُهر (سه پاکی از عادت ماهانه) است که حدود سه ماه به طول می انجامد.
• میزان: میزان نفقه بر اساس نیازهای زن، شأن اجتماعی او و وضعیت مالی مرد توسط کارشناس دادگستری تعیین می شود.

اجرت المثل ایام زوجیت و نحله

اجرت المثل و نحله دو حق مالی دیگر هستند که به جبران زحمات زن در طول زندگی مشترک می پردازند.

• اجرت المثل: این حق مربوط به کارهایی است که زن در طول زندگی مشترک به دستور شوهر و بدون قصد تبرع (یعنی بدون نیت رایگان انجام دادن) انجام داده است. به عبارت دیگر، زن این کارها را در ازای حقوق و وظایف همسری انجام نداده، بلکه به دستور مرد بوده و انتظار جبران داشته است.
  • نحوه محاسبه: کارشناس دادگستری با توجه به سال های زندگی مشترک، شأن زن، نوع کارهایی که انجام داده و توانایی مالی مرد، میزان اجرت المثل را محاسبه می کند.
• نحله: در صورتی که دادگاه تشخیص دهد کارهای زن در طول زندگی مشترک به قصد تبرع بوده و اجرت المثل به او تعلق نمی گیرد (یا مثلاً میزان اجرت المثل کم است)، می تواند مبلغی را به عنوان «نحله» (هدیه) برای زن تعیین کند. نحله معمولاً در طلاق از طرف مرد و در مواردی که مرد بدون دلیل موجه و صرفاً به دلیل اعمال حق خود اقدام به طلاق می کند، به زن پرداخت می شود. میزان آن نیز بر اساس سنوات زندگی مشترک و وضعیت مالی زوج تعیین می گردد.

تنصیف دارایی (شرط نصف اموال) در طلاق از طرف مرد

شرط تنصیف دارایی یکی از مهم ترین شرایط ضمن عقد است که در صورت امضا، می تواند تأثیر قابل توجهی بر تقسیم اموال در طلاق از طرف مرد داشته باشد.

• توضیح: اگر در زمان عقد ازدواج، مرد شرط «تنصیف دارایی» را که معمولاً در صفحات عقدنامه چاپی درج شده است، امضا کرده باشد و طلاق به درخواست مرد صورت گیرد، و این طلاق ناشی از سوءاخلاق یا عدم تمکین زن نباشد، مرد موظف است تا نصف اموالی را که در طول زندگی مشترک (از تاریخ عقد تا تاریخ طلاق) به دست آورده است، به زن واگذار کند.
• اهمیت: این شرط در طلاق از طرف مرد، می تواند بخش قابل توجهی از دارایی های مرد را شامل شود و از نظر مالی برای او بسیار حائز اهمیت است. مردانی که این شرط را امضا کرده اند باید در نظر داشته باشند که علاوه بر مهریه و سایر حقوق، در صورت وقوع طلاق به درخواست خودشان و بدون دلیل موجه علیه زن، ممکن است مجبور به تقسیم دارایی خود نیز باشند. اثبات سوءاخلاق یا عدم تمکین زن در این زمینه بر عهده مرد است.

مراحل قانونی و نقش وکیل در طلاق و مطالبه مهریه

فرآیند طلاق و مطالبه حقوق مالی، به ویژه مهریه در طلاق از طرف زوج، مسیری پیچیده و دارای مراحل قانونی مشخص است. آشنایی با این مراحل و دانستن اهمیت نقش وکیل می تواند به افراد کمک کند تا این مسیر را با آگاهی و اطمینان بیشتری طی کنند.

ثبت دادخواست طلاق و مطالبه مهریه

اولین گام در فرآیند قانونی، ثبت دادخواست در مراجع قضایی است.

• مراجعه به دفاتر خدمات قضایی: چه مرد قصد طلاق داشته باشد و چه زن قصد مطالبه مهریه، هر دو باید با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، دادخواست خود را ثبت کنند. دادخواست مرد برای طلاق معمولاً تحت عنوان درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش مطرح می شود.
• مدارک لازم: مدارک اصلی شامل اصل و کپی شناسنامه، کارت ملی و سند ازدواج است. در صورت نیاز به مطالبه مهریه، زوجه می تواند همزمان یا پس از دادخواست طلاق، درخواست مهریه خود را نیز مطرح کند.

فرآیند داوری

قبل از صدور حکم طلاق، دادگاه موظف است طرفین را به داوری ارجاع دهد.

• الزام قانونی: ارجاع به داوری یک الزام قانونی در تمامی دعاوی طلاق است، به جز طلاق توافقی که در آن زوجین قبلاً به توافق رسیده اند.
• نقش داوری: هدف از داوری، تلاش برای صلح و سازش بین زوجین است. هر یک از طرفین داور خود را معرفی می کنند (یا دادگاه داور را تعیین می کند). داوران پس از بررسی ابعاد اختلاف و گفت وگو با زوجین، نظر خود را به دادگاه ارائه می دهند. البته در عمل، در بسیاری از موارد، این فرآیند صرفاً جنبه تشریفاتی دارد و منجر به سازش نمی شود.

اهمیت وکیل در طلاق از طرف مرد

استفاده از وکیل متخصص خانواده، به ویژه در پرونده های طلاق از طرف مرد که ابعاد مالی پیچیده ای دارد، می تواند بسیار تعیین کننده باشد.

• پیگیری دقیق حقوق: وکیل با تسلط بر قوانین و رویه های قضایی، می تواند حقوق مالی زن را به دقت پیگیری کند و از تضییع آنها جلوگیری نماید. همچنین، برای مرد، وکیل می تواند در فرآیند اعسار و تقسیط مهریه راهنمایی های لازم را ارائه دهد.
• تسهیل روند: حضور وکیل می تواند روند دادرسی را سرعت بخشد و از سردرگمی طرفین در مراحل قانونی بکاهد. در بسیاری از موارد، حضور فیزیکی موکل در جلسات دادگاه و داوری نیز ضرورت پیدا نمی کند.
• مشاوره تخصصی: وکیل می تواند در مورد تمامی ابعاد حقوقی و مالی طلاق، از جمله مهریه، نفقه، اجرت المثل و تنصیف دارایی، مشاوره های تخصصی ارائه دهد و بهترین راهکارها را با توجه به شرایط موکل پیشنهاد کند.

دادگاه صالح و مدت زمان رسیدگی

انتخاب دادگاه صحیح و آگاهی از زمان تقریبی رسیدگی به پرونده نیز از نکات مهم است.

• دادگاه صالح: در اغلب موارد، دادگاه خانواده محل سکونت زن، دادگاه صالح برای رسیدگی به دعاوی خانوادگی از جمله طلاق و مطالبه مهریه است.
• مدت زمان رسیدگی: فرآیند طلاق و تعیین تکلیف حقوق مالی زن، به ویژه در صورت اعتراض یکی از طرفین، می تواند زمان بر باشد. این مدت معمولاً از ۴ ماه تا یک سال (و گاهی بیشتر) متغیر است و به عوامل مختلفی از جمله حجم پرونده ها در دادگاه، پیچیدگی های خاص پرونده، اعتراضات به رأی بدوی و ارجاع به دادگاه تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور بستگی دارد. در صورت عدم اعتراض زوجین در مرحله بدوی، حکم طلاق می تواند ظرف مدت زمان کوتاه تری (حدود ۴ ماه) قطعی شود.

مدارک لازم برای مهریه در طلاق از طرف زوج

برای پیگیری مهریه و طلاق از طرف مرد، ارائه مدارک زیر ضروری است:

• اصل یا رونوشت مصدق (تأیید شده) سند ازدواج.
• اصل و کپی شناسنامه زوج و زوجه.
• اصل و کپی کارت ملی زوج و زوجه.
• در صورت وجود، مدارک اثبات اعسار مرد (مانند گواهی حقوق، لیست اموال، شهادت شهود).
• در صورت وجود، مدارک اثبات تمکن مالی مرد (برای مهریه عندالاستطاعه).

جمع آوری و ارائه کامل و صحیح این مدارک، نقش مهمی در تسریع و پیشبرد پرونده خواهد داشت.

نتیجه گیری: جامعیت حقوق زن در طلاق از طرف مرد

با توجه به بررسی های انجام شده، پاسخ قاطع به این سوال که اگر مرد تقاضای طلاق کند مهریه تعلق میگیرد؟ یک بله صریح و بی قید و شرط است. مهریه حقی بنیادی و مسلم برای زن محسوب می شود که به محض جاری شدن عقد ازدواج، زن مالک آن می گردد. این حق، فارغ از اینکه چه کسی خواهان طلاق باشد، چه شرایطی در طول زندگی مشترک رخ داده باشد (مانند نشوز یا عدم تمکین) و یا حتی در صورت طلاق غیابی یا در دوران عقد، پابرجا و قابل مطالبه است.

با این حال، نحوه و زمان پرداخت مهریه و سایر حقوق مالی زن، تابع شرایط و قوانین خاصی است. مهریه می تواند عندالمطالبه یا عندالاستطاعه باشد که هر یک رویه متفاوتی برای مطالبه دارند. مرد نیز در صورت عدم توانایی پرداخت یکجای مهریه، می تواند دادخواست اعسار داده و مهریه را تقسیط کند، اما این به معنای عدم پرداخت نیست و دادگاه با در نظر گرفتن وضعیت مالی او، اقساطی را تعیین خواهد کرد. علاوه بر مهریه، زن از حقوق مالی دیگری مانند نفقه (ایام گذشته و دوران عده)، اجرت المثل ایام زوجیت و در صورت وجود، شرط تنصیف دارایی نیز برخوردار است که تمامی این موارد باید پیش از ثبت رسمی طلاق تعیین تکلیف شوند.

فرآیند طلاق، مسیری حقوقی و گاه طولانی است که نیازمند آگاهی کامل از قوانین و مقررات مربوطه است. برای هر دو طرف، یعنی هم مردان متقاضی طلاق و هم زنانی که با این وضعیت روبرو هستند، اهمیت مشاوره و استفاده از خدمات یک وکیل متخصص خانواده غیرقابل انکار است. وکیل می تواند با راهنمایی های تخصصی و پیگیری دقیق مراحل قانونی، به حفظ حقوق موکل خود کمک کرده و این فرآیند را به شکل صحیح و بهینه پیش ببرد. آگاهی، کلید اصلی برای تصمیم گیری های درست و پیشگیری از تضییع حقوق در این مسیر دشوار است.